میگما...

من از حرف های آقا محمود فهمیدم می خواست چی بگه ؛ می خواست بگه خرما

چون خرما هم انرژی داره هم هسته

حالا خرما یا کیوی یا نارگیل مهم نیست

                                                     مهم اینه که پوز اون وری ها زده شد.

نیروگاه بوشهر که الحمدلله تکمیل شد، لنگ سوختش بودیم که اون هم ردیف شد.

الان می تونیم با سوخت تولید داخل ، از نیروگاه بوشهر برق تولید کنیم؛

ولی طبق قرارداد برای گارانتی نیروگاه روسی ها باید بیان و طبق تعهداتشون با سوخت خودشون نیروگاه رو راه اندازی کنند.

البته شاید یه فوت آخر هم داشته باشه که نباید ازش بی نصیب بمونیم.

از ما که پنهون نیست، از شما هم پنهون نباشه ؛ ایرانی جماعت رو که می شناسید ،

عمرا تانون کپی رایت رو نقض کنه(فقط خدا می دونه که الان چند تا نیروگاه از روی نیروگاه بوشهر تو ایران ساخته شده)

چشم حسود کور

باز هم میگم مهم اینه که چون ما خودمون به تولید صنعتی سوخت نیروگاه دست پیدا کردیم، دیگه طرف روسی نمی تونه عشوه بیاد و ناز کنه.

اون وری ها هنوز از آزادی ملوانان زبل ببخشید ملوانان انگلیسی شکه بودند که این خبر هم مثل آوار خراب شد رو سرشون.

و مهمتر اینکه

پوز اون وری ها زده شد.

هر کدوم از این انرژی ها کلی خاصیت دارند. (انرژی های پست قبل)
هر کدوم از این انرژی ها چند تا خاصیت بالفعل و چند تا بالقوه دارند.
بعضی ها بالفعلش بیشتره ، بعضی ها بالقوش.
بعضی ها موقتی اند ، بعضی ها بی نهایت.
بعضی ها خطرناک اند (اگه بد اخلاقی کنند) ، بعضی هامهربون اند (اگه با هاشون نرم رفتار کنی).
بعضی ها روی خوش نشون میدن ، بعضی ها دهن آدمو سرویس می کنن تا مهار شَن.

مثلا اگه از انرژی جان بخشی ِ ، خورشید بگذریم ؛ باید انرژی خورشید رو تبدیل کرد تا بتونیم ازش استفاده کنیم.

یه سری از انرژی ها هم هستند که مثل اسب چموش می مونند ، رام کردنشون خیلی سخته ، ولی اگه بتونی رامشون کنی ، یه سواری بهت میدن که هیچ اسب دیگه ای نمیتونه اون طوری سواری بده ، تازه 1000 تا فایده دیگه هم داره.

مثلا ما که تونستیم این اسب چموش رو  رام کنیم علاوه بر 1000 تا فایده ای که عایدمون می کنه 1000 تا فایده ی پشت پرده هم داره که تا موقعیت استفادش پیش نیاد ، ما خودمون هم نمی دونیم که اون انرژی به درد این کار هم می خورده ها.

مثلا تا قبل از رام کردن ِ این اسب ، هر ببی سر و پایی همین طوری کلّشو می انداخت می اومد تو خاک ما و یه سر و گوشی آب بده و یه غلطی بکنه و برگرده ، کسی هم نبود بگه بالا چشمت ابرو ِ . تازه اگر هم چرمنگ بازی در می آورد و دستگیر می شد ف یبا یه تلفن از اون وَر ِ آب ، یا یه سفر کوچولو به این وَر آب ، سر و ته قضیه هَم میومد و شتر دیدی ، ندیدی.     

 چرا ؟

 چون ما هنوز سوار اسب نشده بودیم و قدمون از اونها که سوار  بودن کوتاه تر بود و هی میزدن تو سرمون .

اما حالا که سواریم ، قدمون کوتاه تر که نیست ، هیچ. یه سر و گردن هم بلند تره ، چون ما ایرونی ها اسب رو خودمون رام کردیم ، تنهای تنها.

حالا دیگه دیگه اگه سه تا از اونا رو گرفتیم

اگه گفتن چرا؟

همچین مرد و مردونه سرمون رو میگیریم بالا ، سینمونو می دیم جلو ، صدامونو کلفت می کنیم ؛ میگیم : ببخشید شما ؟؟؟ ( یعنی عددی نیستی ، ریز می بینمت )

تلفن که کردن براشون کلاس میذاریم ، میگن بیاین مذاکره کنیم ، براشون پیش شرط میذاریم .( خلاصه حرسشون رو در میاریم ، حالشونو می کنیم تو قوطی ، با 120 تا سرعت ولشون می کنیم تو دیوار )

دیدین.

وقتی می خواستیم  اون اسب رو مهار کنیم ، فکر می کردیم که فقط به ما برق میده و استفاده های پزشکی داره و تو باستان شناسی کاربرد داره و ...

نمی دونستیم که میتونه صدامون رو هم کلفت کنه ، قدمون رو هم بلند کنه .

قدرت انرژ رو    می بی نی !!!!!!!!

جللّ خالق.

n جور انرژی داریم

انرژی آب ، باد
انرژی خورشیدی
انرژی خاک  ( خاک خیلی انرژی داره ، انرژی های نفت ،‏گاز ، معادن و ...
                  و اگه اون خاک ، خاک ایران باشه ، چند تا انرژی دیگه هم بهش اضافه
                  میشه : انرژی  غیرت
                              انرژی شرف
                               انرژی استقلال
                                انرژی خودباوری و ... )
انرژی نگاه
انرژی سکوت

انرژی جوانی
انرژی عشق
انرژی ایرانی                         
                                          انرژی هسته ای
انرژی رهبری
انرژی مردمی
انرژی رای
انرژی اتمی (از نوع بمبش )
انرژی دانایی

در باره تک تک این انرژی ها این قدر حرف داریم که با هم بزنیم ،به موقش.
راستی به نظر شما دیگه چند جور انرژی داریم؟؟؟